24: گریز از نیستی

گریز از نیستی

بخشی از پادکست:

الان باید فکر کنیم که چه کنیم و چطوری خودمان را از این منجلاب ناامنی، ناآرامی، آزار و اذیّت روزگار نجات بدهیم! تنها راهش فرار است، فرار از چنین جهنمی به سمت نجات، این فرار اسمش انتظار است. ببین من می‌گویم منتظر نباید استپ کند، نباید بایستد، نباید سر جایش بایستد سر همین است. انتظاری که دین معرفی می‌کند با انتظاری که ما دنبالش هستیم زمین تا آسمان فرق می‌کند انتظار دین همین است که می‌گوید سر جایت بایست تا یک کسی بیاید نجاتت بدهد هر چه هم طول کشید عیب ندارد تو می‌میری بچه‌هایت و بعد نوه‌ها و نتیجه‌هایت منتظر هستند، همان طوری که هزار و سیصد سال است پدران و اجداد و آبا و مادران ما منتظر بودند ولی انتظاری که ما زیر پرچمش قرار داریم انتظار حرکت است ما باید موانع را بشکافیم و پرده‌ها را کنار بزنیم. ما برای رسیدن به راحتی، به آزادی، به آرامش منتظر می‌شویم و منتظر بهم نمی‌ریزد، چرا؟ چون می‌داند کاری از او ساخته نیست. هر کس که می‌گوید «ما می‌توانیم» آنقدر از آنها ناتوانی دیده شده که جز رسوایی برای آنها نمانده ولی ما می‌گوییم «نمی‌توانیم و به دنبال توانایی می‌رویم» تفاوت ما این است. ما می‌گوییم عاجز هستیم یعنی حقیقت زندگی بشر عجزش را نشان داده چیز تازه‌ای نیست که کشف شده باشد، ما داریم می‌رویم به سمتی که معجزه شود این معجزه نامش ظهور است، ظهور یعنی ظاهر شدن خوشبختی، راحتی و آرامش…

🔽به طور کامل در قسمت بیست و چهارم (24) بشنوید:

Subscribe
Notify of
guest

1 دیدگاه
Oldest
Newest Most Voted
Inline Feedbacks
View all comments
حمید
حمید
3 years ago

جامعه ایران مانند یک رشته زنجیر ازهم متلاشی شده است که حلقه های آن در کف زمین ریخته استاد ماهری میخواهد که این رشته را بهم ببافد حلقه های مفقوده در اصل در میان استادان میدانی است

1
0
افکار خود را به اشتراک بگذارید!x